داستادن زندگیم خیلی مفصله خواهرشوهرم خیلی اذیتم کردتوچندسال هرچی که به شوهرم میگفتم خواهرت اذیتم میکنه حتی یه تذکرکوچیکم نمیدادالان خیلی تودلم مونده ازشوهرم دلم شکسته بهش میگم چراهیچ وقت پشتم رونگرفتی چراهمش بهم میگه تونمیخوای فراموش کنی بی عقلی کرده الان چیکارکنم حس میکنم برای شوهرم هیچ اهمیتی ندارم
حالا گذشته رو ول کن دیگه الانو بچسب
خودت باید دهنشو صاف میکردی
شاید کلیشه ای باشه
ولی
مردا ۹۰ درصدشون همینن😑 به موقعش متوجه نمیشن وقتی میفهمن که دیگه دیره
تو این مواقع من خودم مودبانه جواب میدم و دوست ندارم همسرم خودشو قاطی کنه
شوهر منم انقد هیچی نگفت تا مشکلات بزرگ برامون درست کردن الانم چوبشو‌خودش میخوره
عین عقده ایاشدم ناراحته اینم چرایکباربه خواهرش نگفت چی ازجون زنم میخوای دست بردارانقدرنگفت تایه دعوای بزرگ بین خونوادهاپیش اومد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
