هر موقع دارم با نامزدم حرف میزنم میاد ف گوش وایمیسه. حرفام گوش میگیره.حتی در اتاقم باز باشه نزدیک در وایمیسه جوری ک من نبینمش
اخه نامزدمع .سرکاره تو شهر دیگه ۵ روز در هفته نیس
هرر حرفی دعوایی محبتی چیزی شاید بگم ک دوس نداشته باشم کسی بدونه. یا نمیدونم خیلی حرفا دارم ک جلو مامانم انگار روم نمیشه یجوریه.
حرف عاشقونه یا س*کسی منظورم نیسااا. از ای حرفا نمیزنیم
کلااا. چرا اینجورین بعضی مادرا
مادرت دیگه😑
وای مادر منم هست
تو همچی ، حتی دفتر خاطرات منم فوزولی میکرد
تو یجا قایم میکردم جن عقلش نمیرسید
این پیدا میکرد میخوند
منم دیگه همه کارامو پنهانی بردم جلو
هیچیم نمیزارم بفهمه
اصن حریم خصوصی سرش نمیشه
مادرمنم اینجوری بود والانم هست هنوزکه هنوز۱۰سال ازدواج کردم هنوز وقتی میخوام تلفنی باهمسرم صحبت کنم میرم جایی که نشنوه
همش ازم ایرادمیگیره که چرااینجوری حرف زدی چرااینوگفتی
منم بدم میاد
یبارم وایساده بود حواسم شد سایشو دیدم. عصبی شدم خب بدم میاد
دعواش کردم . و گفتم چ کاره زشتیه میکنی تو مثلا باید الگو ماها باشی. هیچی نگفت بعدش بارها این کارو تکرار کرد
واقعا مامانم هیچی یادمون نداد. همه چیزای خوب و تکامل شخصیتی خودمون یاد گرفتیم
اونوقت میگن دین کیلو چند دل آدم پاک باشه بهش بگو مطابق دین اسلام گناهه ومن حلال نمیکنم وقتی پسرام بالغ شدن بدون اجازشون به هیچیشون دست نمیزنم و حقوقشون رو رعایت میکنم کاش همه براساس دین زندگی میکردن
من مامانم اینجوری نیست ولی بعضی وقتا که حساس میشه میگه جلو خودم صحبت کن
دقیقا منم همین مشکلو دارم
همش به در اتاق من نگاه میکنه ببینه ما چی میگیم چی کار میکنیم دعوا میکنیم یا چی
تازه مثلا وقتی نامزدم تو اتاقمه من بیام تو اشپزخونه چیزی ببرم یا دوری بزنم روم کلیک میکنه ببینه الان حالتم شاده عصبیم ناراحتم که بفهمه دعوامون شده یا نه
