بنظرتون من مقصرم؟
یا اون.... چند وقته با خواندادش قهرم دلیلش تو تا پیک قبلم هست میخواستت منو بزنه پدرش مادرش هرچی از دهنش در آمد گفت....... حالا شوهرم زیاد نمیره خونشون مادرش هی زنگ پشت زنگ بیا بیا چرا نمیای از این طرفم من هی به شوهرم میگم حق نداری بری اونم چیزی نمیگه.... بابام باهاش حرف زده شوهرمم قبول کرده ک من دیگه خونه باباش نیام..... حالا وقتی زنگ میزنن یا اگه شوهرم بگه میخوام برم خونه بابام قاطی میکنم یاد کاراشون میوفتم دعوا راه میندازم اصلا اسم خانوادش میاد من داغون میشم بهشم میگم جلو من نگو و ووووو. بعد میاد خونه یهو زنگ میزنن بهش نمیدونم چکار کنم شوهرمم هی میگه تو درک نداری اونا خانوادمن نمیتونم نرم باز میگه من بدتر میشم انگار آلرژی دارم بهشون.... بهش گفتم یا من یا خانوادت گفت خانوادم گفتم پس برو اونجا پیششون آمد بره نزاشتم 😑😑😑😑احمق نیستم آیا؟ بعد امشب این قدر عوا کردیم منو زد انگار منو میزنه من بیشتر میرم طرفش.... 🙃☹️😒میگه داغونم تو خونه آرامش ندارم نمیدونم سر کارم تو مخی دارم یکی تو یکی خانوادم یکی هم سر فوتبال شرکت چیکار کنم نمیتونم تحمل کنم از زندگی سیر شدم. دوست ندارم بیام خونه دلم میخواد سر کار باشم...... بنظرتون چیکار کنم چطوری آرومش کنم چطوری عاشقش کنم چطوری درکش کنم چطوری وابستش کنم به خودم...... بنظرتون بزارم بره خونه باباش؟
