به هیچ انسانی حس دوست داشتن نداره و از هیچکس چه مرد چه زن خوشش نمیاد یعنی حس غم یا ناراحتی و اینارو نسبت به بعضی ها حس کنه اما دوست داشتن نه جوری که رفته رفته این حسش شدت بگیره و بیشتر دلش بخواد به انزوا بره و تنهایی دوست باشه حالا این آدم فقط به یه نفر کمی احساسات داشته باشه در حدی که هم بشه قیدشو زد هم بشه شدت گرفت اگه این موقعیت رو داشتین چیکار میکردین؟ اون ذره احساس رو حفظش میکردین یا فراموش؟