2777
2789
عنوان

دیشب رفتم خونه پدر شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 924 بازدید | 51 پست
من خیلی کردم دخترم چهل روزش بود بهترین تولد گرفتم برا پدر شوهرم واقعا دلی خواهراشم دعوت کردم .... بر ...

بنظرم حق با خانواده اتم هست
اما کش دادن این دعوا هم اخرش خوب نمیشه . بنظرم عادی برخورد کن انگار که هیچی نشده خودتم دخترشون ندون . عادی مثل بقیه عروسا . نزار یه چیز مسخره زندگیتو به هم بزنه و فکرتو مشغول کنه

هیچ چیز دائمی نیست
بنظرم اگه شما باهاش خوب باشین هم اینکه شرمنده میشه از کاری که کرده هم اینکه بلاخره تو زن پسرشی مادر ...

نه اون نگفت عموی شوهرم گفت نه هما قدر می‌دونه عمش هم می‌گفت نه نه نمیدونه...میگمت مادر شوهرم کاملا سکوت بود حتی پدر شوهرم اومد خونمون ازم معذرت خواهی کرد گفت اینو به خانوادت نگو من شرمندم این حرفا اما مادر شوهرم اصلا نیومد یا حتی زنگ نزد منو قانع کنه میدونم بی تقصیر نیست می‌شناسمش دیگه آدم با سیاستی هست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بنظرم حق با خانواده اتم هست اما کش دادن این دعوا هم اخرش خوب نمیشه . بنظرم عادی برخورد کن انگار که ...

والا من دیگه تغریبا این ماجرا رو پذیرفتم الان چیزی که برای من سخته رفت آمد هست چون آدم ظاهری نیستم برام خیلی سخته برم جایی که ناراحتم همسرم اینا رو می‌دونه.....بعد ی هفته رفتم اونم یکساعت نشستیم اومدیم حرفی هم زده نشد من میخوام سرد و خشک باشم از چیزی نمی‌ترسم نه خرجمو میدن نه میخوان برام کاری کنن که بگم ولش کن نونم قطع میشه 

نه اون نگفت عموی شوهرم گفت نه هما قدر می‌دونه عمش هم می‌گفت نه نه نمیدونه...میگمت مادر شوهرم کاملا س ...

هر کار که خودت فکر میکنی صلاحه بکن . ولی ناراحت نباش اصلا هم به این داستانا فکر نکن . زندگیتو بکن خیلی راحت . اونا الان نشستن راحت زندگیشونو میکنن تو نشینی غصه بخوریا ک میزنمت    

هیچ چیز دائمی نیست
بنظرم اگه شما باهاش خوب باشین هم اینکه شرمنده میشه از کاری که کرده هم اینکه بلاخره تو زن پسرشی مادر ...

من اگه تقصیر کار باشم تمام تلاشمو میکنم آدمی که ازم ناراحت رو خوشحال کنم...مادر شوهرم نه اومد خونم نه معذرت خواهی کرد نه گفت چرا سکوت کردم و دفاعی نکردم بخدا من بچمو می‌گرفت ماهانه بهش پول میدادم... براش مانتو پالتو کفش همه چی میخریدیم کم نبودم براش نمیدونم منو میفهمی یا نه از محبت زیادی خودم دارم می‌سوزم کاش نمیکردم 

هر کار که خودت فکر میکنی صلاحه بکن . ولی ناراحت نباش اصلا هم به این داستانا فکر نکن . زندگیتو بکن خی ...

بخدا خواهر من چیز زیادی نخواستم ازشون فقط گفتم چی میشد اونجا دیدن اون عمهن سلیطه شده بهش بگن چته دنبال دعوایی عروس ما خیلی هم خوبه قدر ما رو هم می‌دونه از این سکوت متنفرم...پس حتما خودش رفته جایی حرفی زده..

بخدا خواهر من چیز زیادی نخواستم ازشون فقط گفتم چی میشد اونجا دیدن اون عمهن سلیطه شده بهش بگن چته دنب ...

سکوت کرده که شاید نخاسته ادامه بده . تو بخاطر یه حرف کل زندگیتو تحت شعاع قرار دادی منم دیگه هیچی به ذهنم نمیرسه یه تاپیک دیگه ام دارم کامنتا رو میخونم . درگیر نشو اخه اینم شد بحث خداییش؟

هیچ چیز دائمی نیست

عزیزم اصلا دیگه به این قضیه فکر نکن و تو ذهنت مرورش نکن بعضی آدما ارزش اینو ندارن که بخوای خودتو اذیت کنی بخاطر کاراشون

شما مجبور نیستی مادرشوهرتو دوست داشته باشی 

فقط بهشون احترام بذار و همراه همسرت بهشون سر بزن نذار مادرشوهرت بهونه بیاد دستش و از همین رفت و آمد نکردنت داستان درست کنه و کم کم بین تو و همسرت اختلاف ایجاد کنه به هر حال پدرو مادرشن نمیشه کنار بذاریشون همیشه همراهش باش ولی دیگه مثل یه مهمون برو و بیا 

نذار که مادرشوهرت از غیبتت سواستفاده کنه و همسرتو ازت دور کنه.

منم قبلا خانواده همسرمو دوست داشتم واقعا فک میکردم مثل دخترشونم ولی سر جریاناتی فهمیدم نخیر اینطور نیس و پای منافعشون که وسط باشه حاضرن منو له کنن از اون به بعد مهرشون از دلم بیرون رفت و تنفر جاشو گرفت فقط بخاطر زندگیم و همسرم بهشون احترام میذارم 

والا من دیگه تغریبا این ماجرا رو پذیرفتم الان چیزی که برای من سخته رفت آمد هست چون آدم ظاهری نیستم ب ...

میدونم سخته برات ولی عادت میکنی رفتی اونجا خودتو مشغول کن مثلا با بچه ت و گوشی و تلویزیون و..تا برید خونه 


والا نشسته بودیم تو جمع تو سفر بودیم...عمه ی همسرم برگشت بهم گفت تو بهترین پدر مادر شوهر و همسر دنیا ...

حرفای خودتم جالب نبوده بعد بیان بگن اره تو دستت دردنکنه توجمع مارو شستی گذاشتی کنار چقدر پروی.

والا نشسته بودیم تو جمع تو سفر بودیم...عمه ی همسرم برگشت بهم گفت تو بهترین پدر مادر شوهر و همسر دنیا ...

ببخشبد ولی فکر میکنم حرف شماهم اشتباه بوده نه بهترین نیستن و فقط خوبن خب معلومه مقدمه ناراحتی و دعوا رو فراهم میکنه.

شما که دخترشون بودی این محبتم تا اونزمان دوطرفه بود خب همون لبخند و تایید حرف عمه کفایت میکرد.

واسم دعا کنید🤲🙏

والا حرف خودت اصلا خوب نبود من جای مادرشوهرت بودم ازت ناراحت مبشدم الانم ناراحتیت خیلی بی دلیله.دسته پیش و گرفتی پس نیفتی تو خودت از خانواده شوهرت مگه دفاع کردی اونا ازتو بکننن

والا نشسته بودیم تو جمع تو سفر بودیم...عمه ی همسرم برگشت بهم گفت تو بهترین پدر مادر شوهر و همسر دنیا ...

حالا چه اصراری داشتی بگی اونافقط خوبن؟ ولی بهترین نیستن. خودتم حرفت درست نبوده.مطمئن باش اونها هم بخاطر این حرفت ازت رنجیدن ولی به روت نیاوردن.با احترام حق رو به ا‌نها میدم

 پارسا پسرمامان😍
بنظر خودت ارزششو داشت که مخالفت کنی و اینهمه داستان پیش بیاد؟ من بودم الکی با سر تایید میکردم و میخن ...

اسی منم با نظر ایشون موافقم جمله اول تو خیلی قشنگ نبود البته حرف های عمه هم خیلی بد بوده 

من بودم با خنده رد میکردم بعد که همه رفتند حرف دلمو میگفتم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تعبیرخواب

سامیکس | 8 دقیقه پیش
2791
2779
2792