همسر سابق من دقیقا همین طور بود...وقتی حرف جدایی پیش اومد اینقدر گریه کرد یه بار که یه بسته دستمال کاغذی استفاده کرد..دلم براش میسوخت ولی نمیتونستم بیخیال خودمم بشم..خیلی اذیت شدم...الان که ۳ سال گذشته از جدائیم خیلی راضیم
آخه بدبختی اینجاس ک خودشون قبول ندارن مریضن و از نظرشون این کاراشون عادیه
عزیزدلم متاسفم برات منم دارم شکاکی زیاد همسرم رو اذیت میکنم خودم خستم همش قسمش میدم بقران دس خودم نیس دیگ دارم میمیرم...شوهرتوم‌دس خودشنی بخدا مطمعن باش ولی متاسفانه درمانش خیلی سخته..واینک چیزی دیده ازت مثلا درحد ی چیزکوچیک حتی؟؟ ک شک برانگیزباشه براش؟
بخدا هیچی ندیده خودش تو فکر خودش توهم داره منم دیونه کرده انقد کنترلم کرده افسرده شدم ازش بدم میاد اصلا نمیام باهاش دهن به دهن بشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
