سلام شبتون بخیر
خانما من سه هفته س عروسی کردم
تقریبا ۸ روز پیش شام خونه مادرشوهرم دعوت بودیم
عمو و عمه های همسرم هم بودن
بعد شام دور هم نشسته بودیم مادرشوهرم مدام به من تیکه مینداخت منم جواب ندادم ولی بعدش کم کم دیدم داره پرررووو میشه و به خانواده م گیر داده منم کفرم در آمده بود به زور خودمو نگه داشته بودم
همسرمم که از حساسیت من نسبت به خانواده م مطلع بود هی در گوشم میگفت توروخدا به خاطر من هیچی نگووو
یه دفعه جلو اون همه آدم مادرشوهرم برگشت گفت مامان تو ... 😑
منم از کوره در رفتم یه سیلی جانانه زدم بهش
بعدش خودم حالم از اون بدتر بود ویبره میلرزیدم
همسرم هم به مادرش گفت مامان ازت انتظار نداشتم و رفت وسایل مو از اتاق برداشت و رفتیم خونه خودمون ...
خودم از اینکه زدمش خیلی آرومم ولی از اون شب به بعد همسرم تو خودشه و خیلی ساکته
به نظرتون ناراحت شده؟!