پیرو تاپیک قبلیم ک قهر از شمال اومدم تهران! و موقع سوار شدن تو ماشین برگه سونو رو دادم شوهرم و سوار اتوبوس شدم و اومدم تهران!
شوهرم هزاربار زنگ زد برنداشتم! و بعدش مادرش شوهرم زنگ زد گفت کحایی گفتم میرم خونه مادرم! خودش فهمید قهر رفتم چون همیشه باهاشون خداحافظی میکردم میرفتم این سری همینجوری فقط رفتم! بعد گفت باشه زنگ میزنم ب متین ببینم چی شده! الان پدرشوهرم و شوهرم و مامانش اینجا تهران خونه مامانمم ک منو برگردونن 😬
مادرشوهرم انقدری شوهرمو زده ک نصف صورتش قرمزه! اینا میذونن من از ارتفاع میترسم! و اینم بگم ک من اصلا نمیخاستم کسی از دعوامون خبردار بشه یا خانوادم بفهمن ولی یجور اومدن دنبللم ک ابرو برا شوهرم نموند من میخاستم فقط شوهرم بترسه و بقهمه رفتارش اشتباه! حالا نیومده باید برگردم چون اینا بی من نمیرن شمال گفت بیا بمون هروقت اوکی بودی بیا با شوهرت هم بیا تهران
دیگه فردا صبح میریم باز خونمون 😢 نشد بمونم تهران پیش خانوادم ولی شوهرم ادم شد خیلی معذرت خواهی کرد خیلی