با یکی از آشناهای شوهرم تو شهر غریبیم باهم بعد
خانواده شوهرم زیادی پسر دوستن
اون فامیلشون که اینجان الان زایمان کرده بچه ش پسره
الان همشون چشمشون رو منه من حامله شم پسر بیارم
مادرشوهرم همش زنگ میزنه به دخترم میگه بمامانت بگو برات داداش بیاره بمنم میگه دخترت تنهاس براش داداش بیار
چند وقت بود قصد داشتم بیارم یکی ولی انقد اینجوری گفتن منصرف شدم میترسم بیارم
خیلی حسودیم میشه به این فامیلشون دو روزه کلا اعصابم خورده 😭😭😭