امروز نامزدم منو برد دفترش گفت بیاوحرف بزنیمو اینا از وقتی وارد شدیم رفت نشست پشت میزش شروع مرد به کار کردن و با منشی اسکلشون داشتن سر و کله میزدن بخاطر یه فایل, منم عینه دوساعت خیره به افق, اصلا انگار نه انگار من اونجام بعدم پاشد اومد روبروم گفت خسته شدی گفتم اره گفت پاشو برو خونه!!!!!!!!! تا خونه گریه میکردم تو مترو من خیلی لوسم یا کارش بد بود واقعا؟