من دیگه الان غرنمیرنم .ولی خود همسرم خیلی دلسرد و ناراحته خیلییی زیاد .
هرچی باهاش حرف میزنم بیخیال رفتاراشون شو دیگه عادت کن . حوصله ش نمیکشه زده ب سیم اخر. میگه دیگه رفت وامد نمیکنم پام پیش نمیره برم پیششون . بس ک بی محبتی و بی احترامی دیده.
این وسط گوشت قربونی منم چون مطمئنا از چشم من میبینن این رفتارای پسرشونو و خودشونو مقصر نمیدونن