خانما کسی مشاوره مذهبی سراغ داره یا طلبه باشه شوهرشون؟؟؟؟؟؟؟سوال دترم

الهی ک خیر الهی   برات بیفته عزیزم خدا خیرت بده

شا خودتون میتونید کمکم کنید.

من خانواده شوهرم خیلییی باهام بد هستن . بعد از گزشت ۶ سال هنوز هیچ صلح و صفایی بیگمان رخ نداده  والا شما ک مادرشوهر منو نمی شناسید اما تا به این جای کار بدگویی اصلی من مادرشوهرم هست ی نفرت درونی داره ازمن.

البته بماند ک شوهرم اول زندگیمون میرفت صحبتهای منو به مادرش میگفت و... 

 همون اولای زندگیمون  بعد از یکسال شوهرم قهر کرد رفت خونه مادرش و.. . کی هستین بگم بهتون

عزیزم ما بعد از دوسال ی روز مادرشوهرم ک با شوهرم قهر بود من خودم واسطه شدم و دعوتش کردم ب خونم . روز بعدش شوهرم قهر کرد رفت و رفت رفتنش ۶ ماه طول کشید.ی دفعه گفت من نمیخام رفت درخواست طلاق داد جواب تلفن نمیداد مادرشوهرم هرچی پدرم میگفت اینا زنو شوهرم بیا استیون بدیم .مادرشوهرم میگفت دختررررت اینکار کرده یعنی من. تمام تقصیرات گردن من بود کاااامل تا.خلاصه امام حسین لطف کرد بعد از شش ماه من چله گرفتم و ب طرز عجیبی اشتی کردیم .البته من خودم بفت مدرخونه مادرشوهرم ی جورایی پابوس شوهرم.چون   مادرشوهرم ب هیچی عنوان میزاشت من شوهرم اشتی کنیم

دیگ عزیزم جونم برات بگه ما اشتی کردیم بماند  او ن روزایی ک قهر بودیم جهازمم فرستادن خونه بابام ولی من اصلا شکایت نکردم از شوهرم چون خیلی دوسش داشتم 

حالا بعد ازین جریان قهر  ۴ سال گزشته من دخترم ب دنیا اومد  الان س سالشه و اینا

حالا ما میرفتیم خونه ممادرشوهر بی محلی شدیییییییییید یعنی حال گیری  اساسی داشتم از سمت مادرشوهرم و خواهرشوهرامم حتیرخالهایحتیرخالهاس شوهرم. نمیخام تهمت بزنم اما  حدس من اینجوری بود ی جورایی ب یقین رسید برام ک کلا خالها خواهرشوهرم من روزی ک میخاست م برم اونجا اینقدرررز باهم هماهنگ بودند ک مثلا چه رفتاری بکنن ک حال من بگیرند مثلا ماادرمادرشوهرم جلوی روی من زنگ بزنه یادت عروسی بگو بخند کنه.یا مثلا میدونستن من با یکی از جاریام قهرم البته اون قهر کرده عمدن ما دوتا رو باهم دعوتت میکرد ک قربون صدقه اون بره ...

دیگ عزیزم  تا ین شد ک من شوهرم با مادرش قهر کردند  الان یکسال میگذره .مقصر اصلی مادرشوهرم چون شوهر م با مادرش صحبت کرد این کارا چیه میکنی اونم میگفت زنت   زنت زنت و بچت فقط از من بد میگه

نه عزیزم شوهرم الان  عاقل شده .کلا  مشکل اصلی رو مادرشوهر داره ما نیاز داریم وقتی میریم خونه مادرشوهرم بهمون خوش بگذره اما هنوز  مادرشوهرم ب این بلوغ نرسیده میگه بیاین میشم ک من حال گیری زنت بکنم  رو اعصابش راه برم و فقط میگرده ی نقطه ضعف پیدا میکنه و نیش  میزنه  حریف نمیشینمی شیم بخدا

مگلم اینجاست ک قهر کردیم یکساله.

 شوهرمم بخاطر درست شدن رفتار مادرشوهرم با من با مادرش قهر کرده.حکم شرعیشو نمیدونم

ولی اصلا نمیتونم بزارم تنها بره اونجا اخه حرف روش خیلی زود تاثیر میزاره 

از ی طرف زندگی خودم تحت  تاثیر قرار میگیره اگر بزارم تنها بر ه شوهرم

از طرفی هم برم احترامم زیررررررر صرفه نمیدونم واقعن کار درست کدومه زندگیه خودم یا  رضایت خدا