حدود سه ماه پیش یه گربه (که زیاد بزرگ نبود) اومد تو حیاطمون بهش غذا دادم و موند پیشم
صداش میزدم میومد کنارم
میرفتم تو حیاط دنبالم میومد
بعد دیروز مامانم و داداشم گذاشتنش تو گونی و بردنش یه جای دیگه
خیلی گریه کردم از دیروز دیشب رفتم همونجا که بردنش که برش گردونم نبود
امروزم رفتم نبود
دیشب تا طلوع صبح تو حیاط قدم زدم مثل دیوونه ها شدم بدنم لرز گرفته همش حس میکنم یه چیزی کمه بقیه هم بهم میخندن این بیشتر منو اذیت میکنه
بعد مامانم هی میگه امروز این نیست تو حیاط من آرامش داشتم 💔😢
چیکار کنم؟؟؟