این روزا که نزدیک به کنکوره حرفای مامانم به شدت اذیتم میکنه و اینکه علی رغم همه ی هم کلاسیام که خوش گذرونن من از اسفند بیرون نرفتم کلا همش درس خوندم الان که خستم میشه میخوام خودمو برگردونم به درس هی مثلا به مامانم میگم آره بعد کنکور خیلی میرم بیرون یه جوری بدی رفتار میکنه و تایید نمیکنه بعدش میگه تو اگه هدفت از کنکور بیرون رفتنه پس به درد نمیخوره هیچی نمیشه کجا تلاش کردی اگه تلاش میکردی الان تک رقمی بودی و از این حرفا و منم دست خودم نیست اینقدر فشار رومه که عصبانی میشم داد میزنم بعد که ناراحت میشه خودم بیشتر ناراحت میشم و عذاب وجدان میگیرم
ولی واقعا نمی‌دونم چجوری کنار بیام
چون درسمم خوبه درسته رتبه یک نبودم تو ازمونا ولی رتبه سه رقمی که بودم اکثرا یا نمرم که خوب بوده خب اینا به اندازه ی کافی نشون میده که چقدر تلاش کردم
بنظرتون چیکار کنم نه من اذیت شم نه اون؟
