داداشم یکی از باشگاه های تهران تست فوتبال داده قبول شده الان داره از شهرمون میره معلوم نیست کی برگرده
دیگه کلا میره اونجا تو خوابگاه و اینا ۱۵ سالشه
من خیلی ناراحتم
ینی میدونم این مسیرشه و باید بره ب آرزوش برسه اما من ناراحتم
دلم نمیخاد از پیشموم بره
بچه پانزده ساله اصن معلوم نیست چی پیش میاد براش
اشک