دوستان من وهمسرم باهم تفاهم نداشتیم و ایشون خیلی بددهن و دست بزن داشتند
سالی چندبار به خانواده ها میگفتم دلم میخواد جدابشیم حالا طلاق هم نگرفتیم جداگانه زندگی کنیم هر سری منو متقاعد میکردن به خاطر بچه ها(تنفر انگیز ترین جمله)ادامه بدید کم کم درست میشه
قبل عید متاسفانه متوجه شدیم مبتلا به سرطان معده شدن الان سه ماهه درگیر این مریضی هستیم
هنوز هم اخلاق بد خودش رو داره
اوضاع روحی من اینروزها خیلی خرابه از خدا خیلی میترسم چون مریضه نمیخوام دلش بشکنه و نمیتونم رهاش کنم
خودش هم کاری نمیکنه که دل آدم رو به دست بیاره بدتر دل میشکنه
لطفا چیزی بگید دلم آروم بگیره