ابروم مامانم برد تو باشگاه

من تقریبن ۳ روز اینا میشه باشگاه ثبت نام کردم

مامانمم خیلی گیر میده 

امروز تقریبن یه رژ لب کمرنگ رنگ لب قهوه ایی با کرم زیاد زده بودم با مداد چشم و ریمل رژ گونه موهامم اتو کشیده بودم 

مامانم کلی گیر داد اره چرا این وضعی کار همیششه 

من دوست دارم به خودم برسم ارایش زیاد کنم کلی چیز به خودم بزنم از همه خوشگل تر باشم کنار رفیقام

رفتم باشگاه ۶ تا ۸ بود باشگام 

۲۰ دقیقه از خونمون تا باشگاه راه هست من ۷ و ۲۳ دقیقه اینا آماده شدم‌ که بیام بیرون یه دوریم با رفیقام بزنم 

خلاصه مامانم اومده بود باشگام پیدا کرده بود اومد شماره باشگاه گرفت بعد به دختره گف سانس کی هست گفتش ۶ تا ۸ بعدش مامانم گفت الان ۲۰ دقیقس

الان میای بیرون

 گفتم ۲۰ دقیقه راهمه میشه ۴۰ دقیقه 

رفیقام یکم نزدیک بودن حرفای مامانم و مربی میشنیدن 

یدفعه مامانم داد زد سر رفیقام گفت بر چی وایسادی من با این کار دارم با شما کاری ندارم که 

خجالت کشیدم انقدر 

اخرش شماره باشکاه و همچیشو گرفت با عصبانیت اومد برون 

با اینکه من همیشه ۴۰ دقه خونم 

اومدش به بابام گفتش که اره ارایش میکنه فلان با چه وضعی میره

 با اینکه دخترای الان همه با چه وضعی میان بیرون فقط برای من خار داره منی که همچی تنم بود نه لختی نه بی حجابی چیزی 

اخرش یکم داد و بیداد کردم 

بابام گفتش خودم میبرم میارمت 

منم ۲ ساعته کلن دارم گریه میکنم 

دیگه نمیخوام ادامه بدم باشگاه 

اگه ادامه هر روز باید گریه کنم 

روز اول باشگاه هم من کتونیم در اومد حتی با مامانش رفته بودیم ثبت نام من با رفیقم برگشتم که کتونی ک کلن در میومد از پام درست کنم مامانم گفتش ار چرا اومدی 

اومدی ولگردی کنی

 اومد بیرون جلو رفیقم‌میگفت فقط من یه خطایی یه غلطی از تو ببنیم با عصبانیت دادم میزد 

ابروم کلن جلو رفیقم

رلمم تازگیا چند ماهی میشه فهمیدن ولی رلم ازم خاستکاری کرد برای چند سال بعد ۳ ۴ سال بعد پدر مادرم میدونن 

داداشم سر اون قضیه میگه ابروم بردی نم هرزه اینارو بهم میگه خانوادمم بدتر طرفش میگیرن با اینکه رل داداشم فهمیدن هیچی نگفتن میگفتن ار کی هست

بگید چیکار کنم تروخدا

خسته شدم از دست مامانم دیگه