سلام من با همسرم سه یا چهار روزه که قهرم سر یه موضوع که ایشون خیلی مقصر بودن و من خیلی خیلی دوست داشتم بیاد نازمو بکشه تا ببخشمش اما نیومد. خلاصه که مثل دوتا غریبه تو خونه نه با هم حرف می‌زنیم نه چیزی اما کنار هم می‌خوابیم خلاصه دیشب خودشو زده بود بخواب و کلی بغلم کرد اما من خودمو کشیدم کنار که یهویی دیدم چشمش بازه و بهش خیلی نگاه بدی کردم صورتمو اونور کردم و این شد که صبح شد صبح بغلم کرد بوسم کرد ولی عرض خواهی نکرد بهش گفتم نمیخوایی عرض خواهی کنی گفت نه دوباره بغلم کرد گفتم نمیخوایی بگی ببخشید که واسه خاطر دختر داداشم باهات بحث کردم دیدم هیچی نگفتم منم بلند شدم رفتم تو اتاق دیگه به نظر شما چیکار کنم
والا اینجا خیلی ها با شوهرشون قهرن نمی‌شناسیم ک
تمومش کن باباجان
دیگه به نظرم ادامه نده همون بغل و اینا یعنی معذرت خواهی دیگه
عذر خواهی درسته
بعدم اشتی کن دیه الکی کشش نده جدایی ننداز نذار به قهر عادت کنه 🚶♀️
اینجا روزی سیصد نفر با شوهراشون قهر میکنن
روزی دویست نفر همو می زنن و تقریباً روزی صد نفر هم دست و پای همو میشکنن
دیگه زیادی ناز کنی نازکش نداری و همونطور ولت میکنه
بغل و بوس نشونه عذرخواهیه کشش نده
بیخیال دیگ همون ینی ببخشید
حتمااا ک نباید ب غلط کردن بندازیش همین که بغلت کرده و بوست کرده یعنی پشیمون از کار‌ش دیگه
جریان چی بود؟
هردو چن سالتونه؟
حالا چرا قهر کردید
سر این که من بخوام برم خونه مامانم یا خالم گفت نه هیجان نمی‌خواد بری خلاصه که من خیلی ناراحت شدم همون لحظه دختر داداشش که پنج سالشه اومد و خیلی به اون محبت کرد منم خیلی ناراحت نشسته بودم یهو بچه پرو شد دست کثیف پفکی شو زد به میرم که پاک هم نمیشه رنگ میام سفید تقریباً بعدش من داد زدم نکن به من گفت وحشی چرا داد میزنی سر بچه مگه اون می‌فهمه بعد من گفتم من که میفهمم اون نمی‌فهمه گفت بر هر جا که میخوای اما دیگه بر نگرد من خواستم برم که مادر شوهرم گفت با این دعوا های کوچیک زندگیتو خراب نکن خلاصه آروم شدم حالا به نظر شما مقصر کیه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
