هر شب همسرم میبره میخوابونتش براش قصه میخونه. فوتبال داره میبینه میگه امشب برو مامان برات قصه بخونه میگه باشه ولی تو هم بیا پیشم باش تا من خوابم ببره
صبح ها دیر از خواب بیدار بشه باباشو نبینه گریه میکنه سریع زنگ میزنه بهش
اگه نیم ساعت دیر بیاد خونه کلی ناراحت میشه
وقتی میخوام برم خونه مامانم میگه من نمیتم میخوام پیش بابا باشم یا اینکه بابا هم باید با ما بیاد
یه مسافرت با خواهرام میخواستم برم کیش گفت من نمیام میمونم پیش بابا ، راضیش کردم بردمش کوفتمکرد مسافرت رو دم به دقیقه تصویری با باباش حرف میزد و گریه میکرد
اینم بگمکه باباش هم بیش از حد دوسش داره و همه کار براش میکنه