من بچه بودم یه عروسی دعوت شدیم
یه دختره با سن بالا از فامیلای دور مامانم ازدواج کرده بود.(ازینایی بود که همه در مورد ازدواج نکردنش حرف میزدن مسخرش میکردن)
دختره زن یه شوهری شده بود که زنش زنده بود و بیمار .
بعد شب عقدیش یادمه خیلی خوشحال بودو اینا ولی همه خیلیی پشت سرش حرف میزدن البته من بچه بودم اینارو الان که بزرگ شدم فهمیدم .
بعد امروز فهمیدم این خانم با شوهرش رفتن سفر خارجی ، از مامانم پرسیدم مامان خانم اول اون اقا چیشد
گفت خانمش شب عروسیشون فوت کرده دق کرده 😭😭
بنظرتون عاقبت این زن و شوهر به خیر میشه؟
از وقتی فهمیدم حالم بده🥺
نظرتون چیه:)