سلام . بچه ها من مادر بیولوژیکیم بعد از بدنیا اومدیم از پدرم جدا شده و دست خواهر بزرگترم رو گرفته و رفته . ارتباطم خیلی کم بوده باهاش چون خودش دوست نداشت و ازدواج هم کرده بود .
از طرفی هم پدرم ازدواج مجدد کرده و در واقع نامادریم بزرگم کرده و پیش اونا بودم .
یه نامادری فوق العاده مهربون و فرشته به معنای واقعی . خیلی عاشقشم و مامان صداش میکنم و مثل بچه ی تنی خودش منو بزرگ کرده و برام زحمت کشیده .
من به مادر بیولوژیکیم نگفتم که حامله ام ، ،دوست نداشتم خبر داشته باشه ، بارها تلاش کرده زندگیمو بهم بزنه . پنج شنبه شب من رفتم سرم بزنم مثل اینکه اونجا یکی منو دیده و بهش خبر داده . دیروز این پیامو برام فرستاد و نفرین کرده .
خیلی بهم ریختم ، کسی که هیچ کاری برای من نکرده چطوری به خودش جرعت میده منو نفرین کنه ؟!؟
بگین خوب جوابشو دادم یا نه ؟
خواهرم امشب با پرواز میاد وقتی برم دنبالش احتمالا این خانوم رو هم میبینم چی بهش بگم که حال اونم گرفته بشه ؟
دلم خنک شه .