بچه ها ب چشم نظر و دعا و طلسم اعتقاد دارید؟
من ی روز خونه مادرجونم بودم قرار بود بریم بیرون همون روزم از شانس من یکی از همسایه هاشون رسید از اون روز همش ماشینم خرابه و اصلا روشن نمیشه😔
بعدشم من خونه ی مامانم و خودم ده دقیقه فاصله داره هروز عصر کارامو میکردم و شامم اماده بود و خونه مرتب، میرفتم خونه مامانم تنها دلخوشیم ماشینم بود ک مادرشوهرم گفت بزار من یکاری میکنم ک خونه نشین بشی
حالا دخترا خودش ماشین دارن ها هروز بیرونن صبح و شب اونوقت ب من گیر داده😔