یکی از همکلاسی های دوران مدرسم بعد چندسال باقرص خودکشی کرد و چندماه بعد میومد ب خابم و میگفت خیلی حالم بده و اینجا وضعیت خوبی ندارم
و درخاست میکرد ک برام خیرات و صدقه بدید روحش خیلی در عذاب بود حتی یبار شب رفتم سر خاکش احساس عجیبی داشتم انگار صدای زجه و ناله از مزارش میشنیدم حس بدی بود
خودکشی گناه کبیرس و با خودکشی کردن چیزی حل نمیشه زندگی ابدی اخرته