یه دختری هرروز صبح میرفت لب ساحل میدوید. اونجا یه پسر هم میومد بدوعه. دختره رو پسر کراش میزنه. یه روز پسر پول قهوه دختره رو حساب میکنه تا نگو پسره هم رو دختر کراشه 😱 روز بعد پسره ب دختره میگه بیشتر آشنا بشیم. دختر هول میشه میگ نه من الان هول شدم 😂 پسره هم میگ باشه پس بعدا میام. دختره دیگ نمیدونسته چیکار کنه و بابت این برخوردش ناراحت بوده. 🥲