همه به برادرشوهرم گفته بودن که سگو باز نزار
و فکر میکردن که تقصیر اون بوده تا الان برادرشوهرم بعد از چند ماه عذاب وجدان داشت که بالاخره برادرشوهرم امچز بهش گفتم که تقصیر اون نبوده و خوردم زعفرون خوردم
الانم میترسم به شوهرم بگه ، خودم هم عذاب وجدان داشتم که افتاد تقصیر اون