سلام تازه یه کاربری زدم که شناسایی نشم
من با پسر خالم چندین ساله که همو دوست داریم ولی اون موقع سنمون کم بود و شرایط نداشتیم الان اون شرایطش خوبه شاغله خونه ماشین و زمین داره،منم پشت کنکور هستم و بخاطر همین فعلا نمیتونیم نامزد کنیم،
بچهامن یکی از خالهام چنتا دختر داره و یکیش نزدیک ۳۱ هست یکیش چند سال از خودم بزرگتره و برادر هم ندارن،حالا خانواده ها چند سال پیش میگفتن باید بره یکی از دختراشو بگیره چون برادر ندارن و اینم میگفت نه،خیلی تلاش کردن کجدامون کنن ولی نتونستن،الان خالم و دخترش ک نزدیک ۳۰ هست میان شهرمون ولی همش میرن خونه نامزدم که فقط خالم هست و دوتا پسرش و خونه پدربزرگم هم همینجا هست ولی نمیرن،چون هدف دارن میخوان ازم جداش کنن نامزدمو میدونم که دعا و این چیزا هم میکنن،حالا من دیشب گیر دادم که نباید بهشون نزدیک بشی یا تو خونه بداخلاقی کنی که رو دار نشن ولی ایشون دختر خالرو سوار ماشین کرده برده ازمون داده والان من دارم میترکم و عصبیم
عصبی شدم دعوا کردم ولی ایشون میگفت مقصر تویی ک اینقد حساسی و تو بدبینی
بنظرتون حق با کیه