من یه ماه دیگ ینی تیر ماه عروسیمه ولی از اونجایی ک عقدم طولانی شده یکم وخونه پدرشوهرمم دوطبقس ی مدتی میشه یجورایی با مادرشوهرم اینا میمونم تا عروسی مسئله اینجاس ک خونشون واقن بزرگه یه راه رو بزرگ و وبهارخواب و حیاط بزرگم داره دوطبقه هم محسوب میشه طبقه بالا خودشونن میشنن طبقه پایینم حالت اتاق خواب داره منو و همسرم میمونیم منم ادم حساس و وسواسیم هر هفته پایینو جارو و گردگیری میکنم کلن تمیز کردن پایین با منه اکثر وقتام غذا میپزم چیزیم خوردنی ظرفاشو خودم میشورم ولی زیاد تو تمیز کاری بالا و بقیه جاها نشده کمکش کنم اکثرا خودش جارو و گردگیری میکنه حالا دیشب ک از حموم اومدم دیدم دارن با خواهرشوهرم دعوا میکنن ک من خسته از سرکار میام بجا اینک خونه تمیز باشه باید بشینم خونه جمع کنم واقن خواهرشوهرمم کاری نمیکنه تو خونه یدون ظرفم نمیشوره ولی ب نظرتون کار من بده ؟ ینی باید خیلی بیشتر کمک کنم مثلا طبقه بالا رو هم من باید مدام جارو و تمیز کنم یا وظیفه ای ندارم؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
غصه نخور میگذره، دفعه قبلی هم گذشت💔🙂. وفاداری لطف نیست، بخشی از اصالته. حوصله توضیح و فهموندن حرف هام بهتون رو ندارم اگه با من هم عقیده نیستی لطفا روپیامم ریپلی نزن👍
اندازه ای بکن که خودت دوست داری و میتونی و پس فردا اومدن بی احترامی یا سواستفاده کردن دلت نشکنه
قربانی باج گیری تهدید و تجا.وز بودم لطفا اگر کتابی فیلمی پادکستی چیزی راجبش خوندید بهم اطلاع بدید♥️و اشتباهاتی که کردم و باعث این اتفاق برام شد: ۱. از سر کمبود محبت با چشم بسته وارد رابطه شدم و طرفم رو نشناختم/۲.اعتماد بیجا کردم کل اطلاعاتم رو مثل خونه و قیافه بابام رو طرف داشت/۳.احمق بازی در آوردم عاتو دادم دستش مثل عکس و چیزایی که خانواده ام باهاش مشکل دارن/۴.و دقیقا اون طرف میدونست که خانواده ام تو این مورد پشتم نیستن و باعث شد که منو بی دفاع ببینه/۵.وقتی فهمیدم طرفم اشتباهه باید جدا میشدم ولی از سر دلسوزی گریه هاش و التماس هاش موندم که چوب همون رو خوردم (بقول خاله ام برای خودت دلسوزی کن مردم دلسوز خودشون هستن)/۶.تن به باج گیری هاش دادم تا جایی که نایی واسم نموند اگر تن نمیدادم و مخالفت میکردم آنقدر ضربه نمیخوردم /۷.باید از اول که تهدید و باج گیری میکرد میرفتم شکایت میکردم تا کارش به تجاوز نکشه ولی اگر کشید هم باز مستقیم میرفتم پزشک قانونی تا بتونم شکایت کنم ازش /۸.یه جمله مهم تو این شرایط که بهش رسیدم (تو کلا یکبار زندگی میکنی؛میخوای کل زندگیت رو به خفت و خاری بگذرونی و بمیری؟یا حقت رو بگیری و بمیری این دومی خیلی ارزش داره)/۹.وقتی فهمیدی طرفت مریضه حتما جدا شو:آدم من کسی بود که دنبال این بود در هر شرایطی درک بشه حتی اگر اشتباهی میکرد؛دنبال این بود بهش محبت و احترام گذاشته شه.حتی بعد ت.جاوز گفت لطفا باهام مهربون باش؛این رو نگفت چون مهربون نبودما؛اتفاقا چون بودم میخواست نگهم داره ولی دگ بریده بودم/۱۰.به اندازه ارزش بده به آدم هات که یا هوا برشون نداره یا از سر بدبختی نگهت ندارن؛آدم من بشدت کمبود محبت داشت و حاضر بود به هر وسیله ای بدستش بیاره🌱🖤