به عنوان کسی که میگم گاهی طرف حق داره بزنه
یه دختر دایی دارم بابا مامانشون به پشمشون نیس اونقدر همه رو اذیت میکنه خواهرمو خودمو
وسایل خونمون وقتی اون میاد داغون
شاید بگید بچه اس مگه چقدر میتونه خراب کاری کنه
اما یه وحشیه به تمام معناس
دفتر کتابای خودمو ابجیمو پاره میکنه
میاد خونمون کامپیوتر روشن نشه با لگد اونقدر میزنه به کیس که نگم
میره رو کابینتا ،رو میز میشینه
به هر چی حسودیش بشه تا دم رفتن اونو باید خراب کنه و بره
میره سراغ لوازم ارایشیم همه رو از دم نابود میکنه
هر خوراکی بیینه تا تهشو درنیاره ول کن نیست که نیس حتی به شاخه نبات هم رحم نمیکنه ببین هست قشنگ هر چقدر باشه تا جایی که جا داره میخوره بقیه اشم میبره
اسباب بازیای ابجیمو پخش میکنه تو کل اتاقا و پذیرایی
گاها حتی وسایل ابجیمو برمیداره میبره
میدونی بدترین قسمت ماجرا کجاس ؟؟
اینجاس که مامانش،باباش،داداشش،ابجیش میبینن و چیزی نمیگن
مامانش مثلا میبینه داره پدره کامپیوتره در میاره یه نمیگه بچه نکن
بخدا من چن ساله هیچی نگفتم هیچی گفتم شاید درست شه شایدم یه چی بگن
اما هیچی کارشونم اینه خودشون میرن خرید خوشگذرونی بچه پرت میکنن خونه بقیه
دیگه اخرین بار انقدر حرص خوردم زدمش بازم زبون درازی میکرد😤
پس پدر و مادر خوب تربیت کنن یا لااقل یه چیزی بگن کار به اینجا ها نرسه