چون بیبی چک هم خیلی وقت بود خونمون بود خودمم احتمال دادم خرابه، ولی همش فکرم موند اونجا، صبح شوهرم رفت سر کار ،بدون اینکه بهش بگم رفتم ازمایشگاه ازمایش دادم دوتا هم بیبی چک گرفتم اومدم خونه باز تست زدم بازم همونجوری حاله ی کمرنگ انداخت، ازمایشگاه گفت ساعت ۲ جواب حاضره، منم قرار بود برم دانشگاه، دیگه دل تو دلم نبود تا شد ساعت ۲ ، از کلاس اومدم بیرون زنگ زدم ازمایشگاه گفتن مثبته😍😍😍
رو ابرا بودم داشتم پرواز میکردم، رفتم گل گرفتم و جوراب بچه و جواب ازمایش، همه رو گذاشتم تو پاکت شوهرم که اومد از سر کار بهش دادم گفتم من حامله ام ، باورش نمیشد کلی گریه کرد،
دکترمم گفت بخاطر کم شدن وزنت و کنترل قندت بخاطر متفورمین باردار شدی،....
خلاصه خدارو هزار بار شکر میکنم بابت وجود دخترم و از خدا میخوام هرکی میخواد مادر بشه بزودی دامنش سبز بشه🩷🩷