سه ساله برادرم زن گرفته از یه خانواده سطح پایین
وضع مالی خانواده همسرش خوب نیس
خانواده من پولدارن و با اصالت . مشکل اینجاست توقع همسر برادرم خیلی بالاست جوری خودشو بالا میگیره و صاحب مال و اموال بابام میدونه خودشو همیشه پز ماشینهای بابامو به من میده. احترام نمیذاره بهمون راحت جلوی پدرم برادر مجردم دراز میکشه و هر حرف شخصی هم باشه میزنه خیلی راحته خانواده منم مشکل دارن با این موضوع پیش من حرف میزنن بدگوییشو میکنن اما تو روش هیچی نمیگن کلیم ارزش و احترام داره از عشقای قبلیش حتی پیش مادرم میگه ما متاسفانه زبون نداریم جوابشو بدیم خیلی دروغگوعه همش افاده میکنه هیچ کسم نمیپسنده منو همسرم ماشین نداریم گاهی دلم میخواد پدرم تعارف کنه بیایین ماشین منو سوار شین گاهی واقعا بدون ماشین با بچه سخته همیشه یا دست برادرمه ماشین یا همسر برادرم من یکبار حسرت به دل موندم تو ماشین پدرم جلو بشینم همیشه همسر برادرم جلو میشینه انگار مال خودشه و بازم ماشینو نمیپسنده و مدل های خیلی بالاتر میخاد حس میکنم خانواده ام اونو بیشتر از من دوست دارن درسته اموال پدر منه اما هیچ وقت من پزشو به کسی ندادم از شورش درنیومدم ساده زندگی میکنم و یه دختر خاکی هستم . همیشه حرف حرف اونه خونه بابام . هیچ کس منو نمیبینه برادرمم با حرفاش گاهی منو میرنجونه و طلبکارم میشه دلم شکسته همه بهم میگن چرا ماشین پدرتون رو سوار نمیشید توام بچشی کاش بدونن برادرم خودشو صاحب همه چی میدونه و چیزیم بگم جوابمو میده خوردم میکنه