اغا ما از دست همسایه معتاد روانی مون خونمونو گذاشتیم فروش ، این پسر بیست سال معتاد به انواع مواد بوده الان مغزش قاطی کرده کلا البته هوشش سرجاشه ها
این یک روز میگه از دود کش دود سمی میفرستید یک روز میگه پسرخاله مو توخونتون قایم کردید یک روز میگه از توبالکن تیر میندازید به من بعد شروع میکنه به کوبیدن و مشت زدن به دیوارا و فهش های انچنانی به منو شوهرم
کلانتری هم کاری برا این ادم جهنمی نکرد ، این تنها با مادرپیرش زندگی میکنه مادرشو میزنه ، اینا رو داشته باشید این الان من بوفه مو گذاشتم فروش تودیوار امروز اومدن ببرن ، این توپله ها جلوی کارگرارو دراز،کشیده میگه نمیذارم ازینجا برید بعد به زور بلندش کردن رفته تو پارکینک خودشو میزنه هاز های گریه میکنه که نه ازینجا نرید نشسته به صورتش سیلی میزنه به زور بوفه رو بردن
حالا شوهرمنم الکی بهش گفته نه به خاطر تو نمیریم براخاطر ی چیز دیگا میریم ازینجا ،
حالا بگید اغا این ادم روانی نیس ؟ چرا اینو کسی صاحاب نمیشه چرا پلیس نمیاد اینو برداره ببره یک ادم روانی باید راست راست بگرده اینور اونور
هیچ یک از خواار برادراشم عهده دار نیس
اخه این چه مصیبتیه من چه گناهی کردم اخه اولا خونموفروختم ازونور این نمیذاره حتی اسباب کشی کنم
تو این مملکت کسی به داد ما نمیرسه؟