از چهارشنبه :
شوهرم تو خیابون ماشین میزنه بهش که خدا رو شکر چیزیش نمیشه و دو سه تا ظرف میشکنه
پنجشنیه نزدیک بود دست دخترم لای در ماشین بمونه
و دوباره دو سه تا استکان شکست
جمعه با ماشینمون تصادف خیلی بدی کردیم جوری که دود بلند میشد از ماشین
اما همچنان دارم با دخترم میخندم و میرقصم
خیلی پرروام