کاش شوهرم بعدطلاق دیوونه بشه

برات مهم نباشه این چیزا فکر زندگی خودت باش 

من دارم جدا میشم ولی میدونم اصلا براش مهم نیست

معمولا اینطور وانمود میکنن، 

ولی تو خلوت خودشون، و بحث هایی که تو جمع خانوادگیشون میشه اینجوری نیست.

خودش همیشه میگفت برو

بله ممکنه بگن متاسفانه، ولی تو ذهن خودش بیشتر اوقات چالش داره برای تصمیم و حرفی که میزنه.

معمولا هم آقایون تو این جور مسائل یکم دیر متوجه میشن و تبعات تصمیم و کارشون رو درک میکنن. یه مدت که از جدایی میگذره، نبود و جای خالی همسرشون رو احساس میکنن، که البته دیر شده و کار از کار گذشته.

بعد سه سال زندگی بخاطر حرف های مادرش میگفت نمیدونم میخوامت یا نه برو خونه پدرت تنها باشم به من و خانواده اش هم دوروغ میگفت مثلا نمی رفت خونه فامیلاش میگفت زنم نمیاد بهم تو همه چی دوروغ گفت فحاشی کرد کتک زد الانم میگه مهریه ات و ببخش برو واگذارش کردم بخدا آواره شدم الانم

مهریه که حق شرعی زنه و پشتیبان زن، اینکه به اجبار میگه ببخش حرف ناحسابیه،

چیزی که به نظر میاد ایشون به بلوغ کامل برای تشکیل خانواده نرسیده بودن که ازدواج کردن، و فهمی از زندگی مشترک ندارن. خانواده ایشون هم نقش داشتن تو این قضیه.

عرض کردم معمولا بعد یه مدت تنهایی تازه جای خالی همسرشون رو‌ درک میکنن. 

خوشحال شدم از هم صحبتی باهاتون انسان پخته و با شخصیتی هستید آرزوی موفقیت دارم براتون

ممنون ازتون، نظر لطف شماست،

همچنین.