یه زن بیشعوری از همسایه ها قبلا با خانواده ما دعوا کرد الان منو شوهرم هروقت از یه خیابون اصلی رد میشیم اون درحال اومدنه و ما درحال رفتن ..هیچ کاریم باهاش نداریم چون واقعا ثابت کرد بی ارزش تر از این هستش که باهاش دعوا بگیرم و شخصیت خودمو میارم پایین ...انگاری بدش میاد باما روبرو بشه !رفته گفته انقد میانو و میرن وقته منو زیر ماشین بگیرن !!! واقعا چرا باید انقد خودشو مهم تصور کنه که من بگم عه فلانی از روش رد شیم .از دیروز هرچقد فکر میکنم نمیدونم چه دلیلی داره اخه این حرفو زده ..درضمن اون خیابون خروجی محله مون هستش و نمیتونم از جای دیگه بریم .یه دلهره عجیب گرفتم ...از دیروز فقط دعا میکنم خدا یه بلایی سر این بیاره حتی الانم ک قهریم حرف در میاره پشتمون
ب گوشش برسونین ک میخواین شکایت کنین
ولش کنید مشکل روانی داره
همچی کاری نمیکنه کدورت هارو حل وفصل کنین
پدر شوهرم فهمیده اینجوری گفته .به آشناشون گفته بهش گوشزد کردن که دفه ی اسم مارو نیاره وگرنه کلاهمون میره توهم .شوهرم میگه الان فک میکنه خیلی گندس بابام نباید اینجوری میگفت ولی من راضی ام شاید جرات نکرد دیگه چرتو پرت بگه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
