سلام به همگی
هنگامی که انسان زندگی انسانی ندارد مرگ و زندگی مشابه است از کتاب1984 اثر جورج اورول
مغز یک متعصب مثل مردمک چشم است هرچه نور بیشتری به ان برسد تنگ نظرتر می شود از کتاب نشان نخست بلاهت . شما چه جمله ای رو به یاد دارید
قیمت:2700تومان
عشق را از عشقه گرفته اند و آن گیاهی است که در باغ پدید آید در بن درخت ، اول از بیخ در زمین سخت کند ، پس سر برآرد خود را در درخت می پیچد و همچنان می رود تا جمله درخت را فرا گیرد ، و چنانش در شکنجه کند که نم در درخت نماند ، و هر غذا که به واسطه ی آب و هوا به درخت می رسد به تاراج می برد تا آنگاه که درخت خشک شود.
کتاب قلندر و قلعه
جمله دقیقشو یادم نیست
اما یادمه آنه شرلی یه تئوری تو زندگیش داشت به اسم پیچ جاده
این که هر پیچی که تو جاده زندگیت میاد، ممکنه بعدش با یه منظره زیبا و هیجان انگیز روبرو بشی، پس از پیچای زندگیت خیلی وحشت نکن
ولی به نظر من هنگامی که انسان زندگی انسانی ندارد مرگ خیلی بهتر از زندگیست😑
به هرچه فکر کنی همونو احساس میکنی . اضطراب رادرمان کنیم
بنشین برسر جوی وگذرعمرببین
فوقالعاده است
انسان ها معمولا سنگ هایی را به طرف همدیگر پرتاب می‌کنند که قبلاً به طرف خودشان پرتاب شده
کرم ابریشم موجود فوق العاده ایست اما اگر او به این اکتفا میکرد هرگز ما موجود زیبایی مثل پروانه نمی‌دیدیم
جمله ها دقیقا یادم نیست
از کتاب
خودت باش دختر،ریچل هالیس
کتاب بیشوری خیلی خوبه تمام‌جملاتسو باید با طلا نوشت
نهایتا دل کارش به جایی می رسد که دو راه بیشتر ندارد
یا باید خون شود یا سنگ🙂
عباس صفاری
ترجمه کنین استارتر اون متنو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
