خیلی دوسدارم بلاگر بشم ولی متاسفانه نمیتونم مثل اونا مسخره بازی دربیارم دوسدارم ی پیج بزنم ک محتوای مفیدی داشته باشه و پر بازدید بشه ولی خب نمیدونم چی):
نی نی سایت کجاست ؟ جاییکه داده ها و آمار های علمی ، منطق و عقلانیت حرف آخر رو میزنه :) در واقع اصلا حرف نمیزنه :) لذا کامنتام به مذاق بعضی ها خوش نمیاد :)
اگه تعریف از خود نباشه اره چهرم خیلی خوبه خیلی دوسداشتم درسمو کامل ادامه بدم ولی خب درس و مدرک و دانشگاه ک درامد نمیشه الان پول یا توی ناخن کاریو فلانه یا بلاگری
منم خیلی دوسدارم اما هم خانوادم مشکل دارن هم فامیلام مسخرمم میکنن هم پیجمم مث تاپیکا نی نی سایتم خالی میمونه و فقط وقت هدر دادم 😕😕😕
❌لایک نکن❌فقط جواب ریپ مودبا رو میدم 🔴 🔴 جلوی میز کارتون یا میز تحریرتون یا توی نوت گوشیتون اینو بنویسید:"یه قانونی هست ک میگه:تو الان تو گذشتهی آیندتی پسجایی واسه پشیمونی نزار. ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…