2777
2789
عنوان

زشت بود ابنبات تعارف کردم؟

199 بازدید | 30 پست

ربع ساعت قبل کلاس بود دوستم گفت ابنبات داری؟ گغتم تموم کردم خودمم میخام میرم میگیرم. رفتم گرفتم اومدم به دوستم و بقیه بچهای کلاس تعارف کردم و یه پسره همکلاسیم هم توی کلاس بود به اونم تعارف کردم. دو تا از پسرای کلاس و یکی دخترا هم بیرون کلاس بودن رفتم به اونا هم تعارف کردم.وفتی داشتم به پسرای همکلاسیم تعارف میکردم  یه دختره از اونجا داشت رد میشد چشم غره رفت بهم. اینقد بد بهم نگاه کرد اعصابم خورد شد 😐 یکیشونم خندید 😐 

خب من عادتمه به همه ابنبات تعارف میکنم و خوشم میاد ازین کار، ایا ایراد داره؟. 

گفتم به بچهای تو کلاس دادم به همکلاسیام که بیرون ایستادن هم تعارف کنم. 

به دوستم گغتم گغت خب به اون پسره که توی کلاس بود تعارف میکردی بس بود، بچهای کلاس که بیرون بودن لزومی نداشت

اعصابم خورد شد😑

تو کلاسی ها کافی بود دیگه

هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و....  شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه.                                      ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔                

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم ذهنت رو درگیر چه چیزا می کنی

ول کن بابا زشت بود یا نبود

دختره چشم غره رفت نرفت

یه دختر احمقی چشماش چپ بوده یا خول بوده به شما چه مگه داشتی کار زشتی می کردی

واقعا سر این چیزا اعصابتون خرد میشه

بیخیال بابا

این پروفایل توسط چند نفر استفاده می شود
آره دیگه به کسی آبنبات نده منم یه دوست داشتم مثل تو بعدا شنیدم پسرا پشتش میگن شکلات پخش کن کلاس و چی ...

دقیقا همینه .پسرا جنبه هیچی ندارن 

‏هنوز شادى اون صبحهايى كه بابام بيدارم ميكرد ميگفت بيا از پنجره بيرونو نگاه كن، برف اومده، رو تو قلبم احساس ميكنم❤💗
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز