2777
2789
عنوان

ابروم رفت پیش بابام

268 بازدید | 10 پست

دوستان من ی دفتر داشتم توش ارزوهامو مینوشتم دردلامو مینوشتم 

بعد رفتم سفر الان نیست دفترم تنها رفتم خانوادم موندن خونه ب مامانم گفتم میگه حتما دست باباته 

چیکااار کنم 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بیست و دو سال پیش دفتر خاطرات خواهر من افتاد دست خواهر بزرگم که ده سال ازش بزرگتره و ایشون هم به مامانم نشون داد، جزئیات خیلی چیزها داخلش بود و حتی کمی مثبت 18 نوشته بود.... مامانم یه کوچولو باهاش صحبت کرد و تمام..... الان خواهرم خودش یه دختر نوجوون داره و کمتر کسی توی خونواده این خاطره رو به یاد میاره.... پس بهش فکر نکن.... می گذره 

بیست و دو سال پیش دفتر خاطرات خواهر من افتاد دست خواهر بزرگم که ده سال ازش بزرگتره و ایشون هم به مام ...

میترسم حاجی خجالت میکشم الان ازش پرسیدم دست شماست گف اره دفترمه میخواسم بنویسم اخه اون دفتر پر نبود 

بعد خیلیی  مهربون بود اصنم از اون روز ب روم نیاورده 

اخه صفه اولش نوشته بودم دلم میخواد خانوادم بم افتخار کنن 

حاجیییی خیلی بده میترسم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792