چقدر دلم عاشقی دوست داشت از اون عشقای اساطیری چقدر برای شوهرم متنای روانشناسی میفرستادم زنوشوهری تربیتی از اینا ک جلوی بچه ها محبت کنید تا بچه محبت کردنو تو خونه یاد بگیره چقدر روی حرف زدنش با بچه تاکید میکردم ک حرف بد نزنه و... چه جاهایی ک دوست داشتم بریم و هیچوقت نشد چه آرزوهایی ک محال شد دیگه تا آخر عمرم تنهام صبح زود باید برم سرکار دوجا کار میکنم نمیتونم از هیچکدوم مرخصی بگیرم چون هرکدومو نصف هفته میرم دلم یه خواب راحت میخواد