2777
2789
چطور جدا شدین  چیکار کردین که توانستید جداشید


اختلاف داشتم با مادرش، غذایی که من میزاشتم و نمیخوردن ظرف نمیشستن همه رو جمع میکردن من بشورم خواهرشوهرم مدام بهم تیکه مینداخت تا آخرش بعد سه سال خونه گرفتیم که بریم مادر شوهرم خودشو جررررر میداد از حرص بچمو از بغلم میکشید می‌گفت مال ماست سه بار مأمور آوردم دم خونشون آخرش هم رفتم الآنم محل خر بهشون نمی‌زارم خیلی پر رو هستن زیر چشمی منو نگاه میکنن و میگن گذشته هر چی بوده گذشته آدم نباید از کسی کینه داشته باشه

 چهارمین⁦ کاربری✌️⁩هامونی قیراقا قویدوم، سنی قلبیمن قیراقونا⁦❤️⁩

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کاش مام همچین روزی رو تجربه کنیم  دعام کن

از ته دلم برات دعا کردم، فقط یه نصیحت الان که باهاشونی خوب باروبندیتو ببند ، وام بگیر هرکاری میتونی اگه پولت به خونه نمیرسه حداقل زمین بگیر .آخه تو این دوره اجاره نشینی هم آدم واز پادرمیاره

از ته دلم برات دعا کردم، فقط یه نصیحت الان که باهاشونی خوب باروبندیتو ببند ، وام بگیر هرکاری میتونی ...

الهی فدات خواهری ممنونم ان شا الله جدا شیم بقیه اش با خدا


پدرشوهرم گفته تا وقتی ک بمیرم نمیزارم جدا غذا بخورین حتی ی روزم😭😭😭😭😭دارم میمیرم از بس ک با اونا زندگی کردم انگار ن انگار ک شوهر کردم 

بعضی وقتا دوس دارم برم بگم میخام جداشم  انگار خرن بخدا هیچی حالیشون نیس اصن  نمیدونم چجو ...

ببین عزیزم ، یه جاهایی خودت باید قوی باشی ، تا میتونی طلای دست دوم بگیر وپس انداز کن حتی اگه شده یه انگشتر ،

طلاها رو تبدیل کن به ملک زمین هرچی ..

دقیقن شرایط شمارو داشتم ، اما اینکارو کردم .زمین خریدم ، یه روز با خانوادش دعوا گرفت مصمم شد به ساختن زمین ، سه سال طول کشید ساخت خونه وبالاخره جداشدیم

من 8 ماه باهاشون بودم تا این که زن باباش باردار بودم منو زد افتادم به خونریزی هیچی نداشتیم همه طلاهامو فروختم خونه گرفتیم زدیم بیرون تا حالا که 3 سال میگذره پامو تو خونشون نزاشتم حتی سلامم بهشون نمیکنم 

هفت ماه خونه مادرشوهرم بودم.خیلی اذیت بودم همش استرس داشتم که چیزی نگن ولی جاریم که هیچ وقت نمی بخشمش همیشه به بهانه های مختلف میومد اونجا و با مادرشوهرم پچ پچ می کردن.خداروشکر جدا شدیم والان 15ساله مستقلیم😍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز