من اومدم به غذاشون فلفل بزنم ظرفو کج کردم ناگهان خالی شد تا نصفش ریلکس گذاشتم سر جاش وچون کسی نبود پا گذاشتم به فرار🤕رفتم تو هال
😐بالاخره که خوردن متوجه نشدن یعنی؟
هیییچ گندی نزدم
اون یه تنه گند زد ب زندگیم
من ظرف آبلیموشون و شکستم🤦🏻♀️
فلفل ها رو که انشالله از توی غذا جمع کردی ؟ چون اون میزان فلفل حل نمیشده و راحت میتونستی جمعش کنی
شیشه میز عسلیشو شکوندم😬😬 به‌منچه خودش شکست
مهمون داشتن
برنج رو کشیدم بعد گفتن باید قبلش روغن میدادی به برنج
البته گند نبود خودشون نگفته بودن قبلش و من هم اطلاعی نداشتم
لیوانشونو شکستم
خیر سرم اومدم غذا درست کنم خونشون ری.دم تو غداشون😑زیر بار هم نمی رفتم بیچاره شوهرم گفت ک موقعی داشته غذا درست میکرده من اذیتش کردم غذا بد شد😐😂اولاش بود ازدواج کرده بودیم موندم فازشون چی بود ب من میگفتن باید تو غذا درست کنی
تا حالا گندی نزدم👌😐
دیس برنجشون از روی اپن چپه شد روی زمین
فقط شانس آوردم نشکست
خونه نبود من و شوهرم دوتایی بودیم تن ماهی گذاشتم واسه شام با برنج ریختم تو دیس گذاشتم رو کابینت ولی دستم خورد کلا ریخت رو زمین فرششم تازه بودو رنگ روشن فقط جمعش کردم شوهرم گردن گرفت
روضه بود خونش سینی از دستم افتاد یکی از پیش دستی هاش شکست منم قاطی اشغال ها انداختم رفت نفهمید
یکی از دوستام تعریف می‌کرد رفته بود خونه مادرشوهرش بهش، گفته بود برنج درست کن اینم موقع آبکشی نصف برنج و ریخت رو زمین. نکبت همونارو با دست جمع کرد تند تند ریخت تو قابلمه تا دَم بکشه 😐😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
