2777
2789
عنوان

میخوام بدونم کجای کارم اشتباه بوده؛ خیلی مهمه برام نظر بدید

| مشاهده متن کامل بحث + 538 بازدید | 42 پست
مادرت مریضه یبار حال نداره کنسل می‌کنه یبار حالش خوبه...به نظرم دیگران باید شرایط مادرتو درک کنن

کاش درک میکرد واقعا

همیشه خدا توقع داره ملت بهش خدمت بکنن

انقدرررر خودش رو دست بالا می گیره

خانوادم هم همیشه دست بالا گرفتنش

کافیه کمترین مساله بشه، اینجور میکنه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم تو و خونوادت هیییچ تقصیری ندارین، شوهرت هم از سر حسادت داره این رفتار رو میکنه، فحشاش هم لایق ...

به خدا انقدر ناراحتم

خیلی خانوادم بهش بها میدن

۱۵ ساله یه روز دو روز نیست که

دایم بهش میگم سر خانواده با من درگیر نشو

خودم تا حد توان سرخانواذش باهاش درگیر نمیشم

اما این آقا از هر بهانه کوچکی استفاده میکنه سرخانواده جنگ درست میکنه

۹۰ درصد مشکلات منباهلش سر این رفتاراشه

درحالیکه من خوب و بد خانوادشو بی خیال شدم اصلا اهمیت نمیدم

تازه برای اونا عروس زیر صفره

به خدا انقدر ناراحتم خیلی خانوادم بهش بها میدن ۱۵ ساله یه روز دو روز نیست که دایم بهش میگم سر خان ...

هرچقد بیشتر جدی بگیری بیشتر اذیت میشی ، تو که فهمیدی اخلاقشو پس بی خیالی طی کن

سر عقد و عروسی برادرام یعنی کاری کرد که فقط گریه بود شب و روزم 

اصلا شادی نفهمیدم چیه

سر کوچکترین چیزها بحث

اصلا مشکل مالی نداریم؛ یه مثالش میگفت نباید برای بچه لباس برای عروسی بگیریم! کلابهانه ها

هر مراسمی طرف خانواده من باشه، به نحوی هر باریه دلخوری تولید میکنه

اصلا هیچ خوشی نمیمونه برام

حالا مهمونی سمت خودش باشه، میشه فرشته مهربون! تمام تلاششو میکنه اونجا کیف بکنه منم که کاریش ندارم صفا میکنه

خب به شوهرت نمیگفتی که اصلن مهمونی هست ایشونم میرفت ماموریت توام باخانودادت راحت مهمونیتونومیگرفتین ...

من که دوست دارم باشه

اصلا از این جهت هفته پیش گفتم اگه میخواد باشه بگم عوض کنن تایم رو

چون رستوران و اینهاست هماهنگی از قبل باید باشه

ولی نگهداشته دو روز مونده حرفشو عوض کرده و فحش میده! به خدا آتیش گرفتم.

بعد مساله اینجاست که میگه خانوادت منو آدم حساب نمیکنن!

درحالیکه مادرم زنگ زده بهش شخصا دعوتش کرده

منتها ایشون گفته من ماموریتم نیستم

هفته پیشم بهانه میاورد من باغ کار دارم نمیتونم بیام! 

اصلا اعصابم شدید خورده

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792