2777
2789
عنوان

دارم جدا میشم با دوتا بچه کوچیک ...

| مشاهده متن کامل بحث + 1575 بازدید | 48 پست
وکالت زده به نامم عزیزم بعد هم اجباری نیس خودش میخواد بده شاید میخواد عذاب وجدانش خفه بشه تاپیک قبلم ...

ببر یه جای معتبر ماشین بفروش پولم بگیر بعد بزن به نام برا خونم مواظب باش کلاه سرت نره اول با عمویی دایی کسی نمیتونی بری 

خونه ام سندش معتبر باشه از اسناد رسمی و محضر بپرس فقط به نام یا نفر باسه نه چند نفر

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همش فک میکنم نمیتونم کاری انجام بدم یا یه حرفی میزنم میفهمن وارد نیستم کلاه میزارن سرم 

اعتماد بنفستو ببر بالا تو الان یه زن قوی هستی که باید خودتو از این به یعد زندگیتو اداره کنی اصلا قرار نیست سرت کلاه بذاره کسی تو دیوار بچرخ قیمتا دستت بیاد املاکی‌زیاد برو بپرس عجله نکن فقط تو‌کاری

واسه قولنامه نوشتنم میتونی حواستو قشنگ جمع کن 

با اون آقا در ارتباطی؟ 

اگه ارتباط نداری برو نمایشگاه ماشین و ماشینت رو بزار برای فروش هم زمان دنبال خونه باش 

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
فقط اومدم بگم خاک عالم تو سر مامانت اون مادر نیس اصلا نگو مادرم هیف اسم مادرو نجس نکن . 

چی بگم اینقدم پرویه دیروز دعوام شد میگه زنگ میزنم تیمارستان ببرنت گفتم باشه این یه کارو نکردی بکن 

چی بگم اینقدم پرویه دیروز دعوام شد میگه زنگ میزنم تیمارستان ببرنت گفتم باشه این یه کارو نکردی بکن&nb ...

خودش باعث این مشکل تو شده اون شوهرت بود غریبه بود این مادرت بود . یعنی قشنگ با شوهرت دست ب یکی شده بودتورو نابود کنه 

بارون اومدو یادم داد تو زورت بیشتره 😔😔
خودش باعث این مشکل تو شده اون شوهرت بود غریبه بود این مادرت بود . یعنی قشنگ با شوهرت دست ب یکی شده ب ...

الانم پشت من نیس پشت شوهرمه همش هم داره دعا میکیره همه خونه رو کرده دعا به منم اصلا دعا نمیوفته روانی میشم همش خون دماغ بی قراری واسه همین اومدم هتل 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز