مرگ اولین تجربهای ست که شما برای آخرین بار تجربه میکنید!
مرگ یه کلمه سه واژهای ست اما عمق شادی،درد و رنج و گریههای بیدلیل و زندگی جدید در آن نهفته است.
🥀💔
اگر میشد دلم میخواست که قبل از مرگ لباس بلند آهارداری بپوشم و یک کلاه نباتی با پر قهوهای کاراملی روی سرم بزارم و رژ قرمز بزنم و آمادهٔ رفتن بشم...
ای کاش ساعت مرگم قبل از بستن چشمام بهم الهام میشد...
آماده میشدم برای یه دنیای دیگه...
دلم میخواد قبل از اینکه مشخص بشه به کدوم جهان میتونم وارد بشم به مکانی برم که یه بار دیگه فرصت نگاه کردن دوباره به زندگیم و تمام حرف هایی که تو سرم میگذشت رو داشته باشم...
برگردم و به اونایی که دوسشون داشتم اعتراف کنم...
بیشتر به بعضیا بگم که چقدر از بودن در کنارشون ممنونم...
بیشتر به فکر خودم بودم....
من اگه برمیگشتم دلم میخواست حسرت هام رو زندگی کنم:))
اگه الان بمیرم قطعا جام تو جهنمه چون نصف کارها و قوانینی که به عنوان یک مسلمان باید رعایت میکردم رو انجام ندادم و قراره با اون لباس سفید توی گرمای زیاد جهنم از شدت تشنگی و گرسنگی بمیرم..
اشتباه نکنید!
منظورم از قوانین فقط نماز خوندن،داشتن حجاب و چیزهایی که زیاد درموردش حرف میزنن نیست؛بلکه منظور من شخصیت یک مسلمان هست که باید دارای عزت نفس و اعتماد به نفس باشه.
و الله العزة و لرسوله و للمومنین
عزت از آن خداوند ،پیامبر و افراد با ایمان است.
اما اگه رعایت کنم چی؟!
وارد یه دنیایی میشم که توی چشمه هاش به جای سنگ مروارید در حال حرکته و صدای آب و پرندگان به جای صدای مهیب آتش گوشهام رو نوازش میده....اونجا دیگه خبری از تشنگی و گشنگی نیست و روح من غرق در آرامشه.
یاد تو باعث شد که به این فکر کنم که واقعا دارم چطوری زندگی میکنم...
اما پسرت میخواست زمانی که میره دانشگاه پیشش باشی؛
تو نمیدونی با خانمت چیکار کردی،بعضی اوقات به یاد قدیما که وقتی از سرکار میاومدید و باهم صحبت میکردین شروع میکنه از فضای کاری و درمورد بچه ها گفتن یهو میبینه پسره پشتش ایستاده میگه مامان با کی حرف میزنی؟
ولی خاک تو با او مهربان باش!
https://s8.uupload.ir/files/img_20230514_194342_217_hhrk.jpg