استارتر اگه می دونی حس درونی ات علاقه ای به بچه نداره، بچه نیار! وگرنه دیگران به مرور با حرف هاشون تو رو می فرستند تو راهی که دوست دارن، بعد چند سال هر روز که از خواب بیدار می شی با خودت می گی من اینجا چیکار می کنم، بین این بچه هایی که از صبح تا آخر شب همه وقت و انرژیت می گیرن و در نهایت هیچ کسی ازت تشکر نمی کنه چون وظیفه ات هست! تهش می گن می خواستی بچه نیاری الانم که آوردی دَندت نرم باید همه این کارها رو براش انجام بدی!
من مادرشوهرم بیچارم کرد بس که می گفت بچه بیارین من نوه ام می خوام ببینم! چند وقت بعد بچه آوردنم یه جنگ جهانی راه انداخت و رفت دنبال زندگیش، الانم خودش با نوه دختریش سرگرم کرده!
یعنی اگه بچه خواستی برای دل خودت بیار ، نخواستی هم کاری به حرف هیچ کسی نداشته باش، تهش همه می رن دنبال زندگیشون و تو می مونی و اون بچه و یه راه بی پایان!