الان اومده هرچی حرف بارم کرد پسرم دوسالشه خیلی بشدت بهش وابستس چون هنسایه ایم و شوهرم زرت و مرت میبرتش اونجا میگ چون تو کتکش نیزنی یا شاید سرش دادمیزنی بچه ازتو بدش اومد بمن وابستس یا باشوهرت تو خونه همش دعوا داری بچه ازت بیزار شده چون بچم اونو ک نیبینه اصلا بغلم ننیاد وقتی اون خونمونه حتی من دستش اب هم بدم قبول نمیکنه و میگه بهم دست نزن وقتی منو پسرم تنهاییم انقد بغلم میکنه بوسم میکنه و باهم خوبیم و اصلا اونو یادش نمیاد باباشو ک میبینه میگه بریم اونجا و منو فراموش نیکنه از وقتی شیر گرفتمش قضیع بدتر شد
باهاش قهرکن بگو کاربری پیش اون دیگه مامانت نمیشم
به پسرت وقتی از اونجا میاد یه کم حالت ناراحت بگیر بگو دلم برا پسرم خیلی تنگ شده بود از این حرفا
خودت ببر بچه رو پارک و بگردون
سعی کن با خودت بهش خوش بگزره
از شیر گرفتیش ، سخته براش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
