کاش یکی بود باهاش حرف میزدم
نه مادرم باهام رفاقت دارع نه خواهر دارم نه زن داداشم که ازش راضی باشم
اهل غیبت کردن نیستم من
اونا منو مهل نمیدن
شنیدم خواهر شوهرام بهم میگن فلانی رو دیدی خواهر شوهراش مهلش نمیدن از بس ازش بدشون میاد
الان منم شدم مثل همون بنده خداها
ههههه
کاش یکی بود باهاش حرف میزدم
نه مادرم باهام رفاقت دارع نه خواهر دارم نه زن داداشم که ازش راضی باشم
اهل غیبت کردن نیستم من
اونا منو مهل نمیدن
خواهر شوهرام بهم میگن فلانی رو دیدی خواهر شوهراش مهلش نمیدن از بس ازش بدشون میاد
الان منم شدم مثل همون بنده خداها
ههههه
کاش یکی بود باهاش حرف میزدم
نه مادرم باهام رفاقت دارع نه خواهر دارم نه زن داداشم که ازش راضی باشم
اهل غیبت کردن نیستم من
اونا منو مهل نمیدن
شنیدم خواهر شوهرام بهم میگن فلانی رو دیدی خواهر شوهراش مهلش نمیدن از بس ازش بدشون میاد
الان منم شدم مثل همون بنده خداها
ههههه
[QUOTE=290283117]چون میشناسمشون... میدونم اونقدر غیبت منو میکنن که ابرومو ببرن خیلی نامردن میدیدم جاری هام منو مهل ...[/QUOTE
چندوقته جاری دار شدی؟
نگران نباش منم پنج سال تمام تنهاعروسشون بودم سرم توکارخودم نه قهری نه گله ای نه دعواییی
یهو دوتا جاری اومدن یکیش دخترخاله یکی دخترعمو اصلا نفهمیدیم کی خواستکاری کردندکی نامزد شدن چنان مارو ول کردن همینکه چن ماه گذشت بازبرگشتن سمت من ولی من دیگه اون ادم سابق نشدم تازه خواهرشوهرام راه براه عکس اونا یااستوری میکردن یاواسم میفرستادن
این زنداداشا جدیدن صبر کن ببین چه فتنه ها ک نشه همون بهتر ک تو گروه نیستی
