من همسرم ازسرکار با کار سنگین کمرش میگیره و درد شدید میگیرش جوریه که روز بیمارستان مورفین میزنه جواب ام ار ای واینا میگه که کمرش کوفتگی شدید داره.بعد وقتی توی امبولانس شرکت میارنش بهش میگن بگو از ارتفاع افتادم وگرنه بیمه چیزی بهت تعلق نمیگیره خلاصه رفتیم بیمارستان هی میگفت از ارتفاع افتادم جوری درد داشت که با پتو بردنش بیمارستان دیگه انتقال دادن چون نمیتونست راه بره...ولی ب خودم گف که گونی های سنگین بلند کردم سرکار.موقعی که بستری میشه ب داداشم وپسر عموممیگه این حرف از اتاق بیرون نره حقیقت من چیز سنگین بلند کردمخود ایمنی شرکت گفته اینو بگو چون میان تحقیق میکنن باید بگی ازتفاع..حالا کل فامیل و دوست واشنا اومدن یعنی ۵ روزه من کمرم بریده از بس پذیرایی کردم حالا استرس دارم میگم نکنه بفهمن مردم که اصلا از ارتفاع نیفتاده...خیلی حالم بده مردم بفهمن ابروم میره چون همه ی فامیلا اومده عیادت بفهمن ابروم رفته به داداشمم گفتم به هیچکس نگی چون دوستشه داداشمم.حالا میخام به پسر عمومم بگم