چند ماه پیش خواهر شوهرم با هام دعوا کرد و خانواده همسرم و خود همسرم پشت خواهرشون در اومدن و خودشون میدونستن که مقصرن ولی از رو نمی‌رفتن برادر شوهرم خیلی بهم بی احترامی کرد و بهم گفت دیگه با من حرف نزن فقط یه سلام همین منم از اون روز تا حالا با هاش حرف نمی‌زنم اوایل با زنش حرف میزدم الان با زنشم دیگه حرف نمی‌زنم فقط یه احوال پرسی بعدش چند بار دعوتی دادن من خونه مامانم بودم که کاش الانم اونجا بودم الان شوهرم زنگ زده که دعوتی کردن همه خواهر برادرهای همسرم هستن ولی من به هیچ عنوان دوست ندارم برم خونشون و از برادر شوهرم متنفرم و هرگز با هاش حرف نمی‌زنم به شوهرمم گفتم نمیام گفت زشته دعوت کردن الان میام دنبالت بنظرتون برم یا نه همش دعا میکنم که یه چیزی بشه من نرم شما بودید چیکار می‌کردید چون امروز روز تولد همسرمه نمیخوام باهاش دعوا کنم چیکار کنم خدایااااااااا
با اجازه اسی
دوستان برای حاجت رواییتون اگه خواستید تو ختم قران شرکت کنید ☺️🙏
https://www.ninisite.com/discussion/topic/11034854/ختم-قرآن
به خاطر شوهرت برو ولی با کسی حرف نزن یک کنار بشین همین
برو ولی سرسنگین باش
هر جا که حس خوبی نداشته باشم نمیرم.
خودتو آماده کن احتمالا برای همسرت تولد گرفتن
بهتر کیک سفارش بدی و کادو تهیه کنی
بعد همسرت سورپرایز کنی اونجا وگرنه رو دست میخوری
تولدش شوهرته خودت تولد بگیر الکی سوپرابز کن،بگو حالم بد شده بعد بکشش پبشه خودت کیک بگیر اونارم یادش میره
الان زنگ زدن برای دعوت امشب؟ چه دیر
شاید میخوان همسرتون سورپرایز کنن برا تولدش
نمیدونم واقعا اگه بری سرسنگین باش
ولی اگه نری این قهرتون خیلی طولانی میشه
چقد از اون دعوا گذشته؟
زود کیک بگیر و گل و کادو سوپرایزش کن
برو حتما....خیلی هم صمیمی و عاشقانه با همسرت باش
اهمیتی به بقیه نده اصلا
من 2سال پیش با برادرشوهرم دعواکردم سراینکه چرا تاکسی غریبه سوارشدم 😐😑
از اون ب بعد خونشون نرفتم و حتی خیابون میبینمش سلامم نمیدم،
با زنش سلام علیک داشتم خونم میومد ک با اونم کم کم سرسنگین شدم
خوشم نمیاد ادمای بی لیاقت اطرافم باشن
نرو، محکم بگو بخاطر اون حرفش نمیام
