من آخرین بار ۴ ساعت داشتم زار میزدم البته من نامزد بودم مادرش کاری کرد من از هرچی ازدواج هست فراری بشم
ولی نتونستم جوابشو بدم جواب تمام کاراشو الانم تو دلم مونده
تموم کردم نامزدیمو بخاطر مادرش
ولی الان در حد دوستیم با نامزدم نمیتونم دیگه به ازدواج باهاش فکر کنم